25 بهمن 1403
تحلیل جرم شناختی باورهای نادرست از مرتکبان و بزهدیدگان تجاوز جنسی در پرتو نظریه فرهنگی
چکیده
در تحلیل جرم تجاوز جنسی به زنان دو رویکرد مختلف شکل گرفته است: نخستین نگرش، تجاوز جنسی را«جرمی با انگیزهی اعمال قدرتو کنترل بر زنان تحت تأثیر ساختارهای اجتماعی مردسالارانه» تبیین مینماید، و دیگری، تجاوز را «جرمی با میلو انگیزه شخصی مردان جهت ارضای نیازهای جنسی» تفهیم میکند. رویکرد اخیر، با غفلت از نقشهای جنسیتی و اجتماعی پذیرفته شده توسط زنانو مردان به عنوان گونههای اجتماعی متمایز، شکل گرفته است؛ لذا جای تعجب نیست که مدافعان حقوق زنان بر دیدگاه اوّل تأکید دارند و به تجاوز جنسی به عنوان یک پدیدهی اجتماعی و نه صرفاً بیولوژیکی مینگرند. این دیدگاه که پاسخ به چرایی وقوع تجاوز جنسی را در عوامل اجتماعیو فرهنگی موجود جستجو میکند، بخشی از تحقیقات تجاوز جنسی را بر افسانههای تجاوز متمرکز مینماید.
افسانههای تجاوز جنسی، نگرشهای منفی و اعتقادات دروغین درباره جرم تجاوز، قربانیان تجاوز و عاملان آن، است که جملگی درصدد توجیه وقوع تجاوز جنسی و انتقال بار مسئولیت از متجاوز به قربانی جرم برآمدهاند. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و جمعآوری اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانهای و بررسی پروندههای تجاوز جنسی، به برشماری این افسانهها مبادرت داشته استو تبیین مینماید که چگونه این اعتقادات و افسانهها به حفظ مراتب سلطه مردانه میانجامد و تحت تأثیر ارزشها و هنجارهای فرهنگی حاکم بر یک جامعه، فرهنگ تجاوز جنسی را ترویج و تثبیت مینماید.
افسانههای تجاوز جنسی، نگرشهای منفی و اعتقادات دروغین درباره جرم تجاوز، قربانیان تجاوز و عاملان آن، است که جملگی درصدد توجیه وقوع تجاوز جنسی و انتقال بار مسئولیت از متجاوز به قربانی جرم برآمدهاند. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و جمعآوری اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانهای و بررسی پروندههای تجاوز جنسی، به برشماری این افسانهها مبادرت داشته استو تبیین مینماید که چگونه این اعتقادات و افسانهها به حفظ مراتب سلطه مردانه میانجامد و تحت تأثیر ارزشها و هنجارهای فرهنگی حاکم بر یک جامعه، فرهنگ تجاوز جنسی را ترویج و تثبیت مینماید.
لینک مقاله: